دانلود جزوات مهندسی صنایع
منبع http://www.shirouyehzad.com
دانلود جزوات برنامه ریزی تولید ،نت(نگهداری و تعمیرات)،مدیریت پروژه
|
EFQM * |
||
http://www.shirouyehzad.com
منبع http://www.shirouyehzad.com
دانلود جزوات برنامه ریزی تولید ،نت(نگهداری و تعمیرات)،مدیریت پروژه
|
EFQM * |
||
http://www.shirouyehzad.com
جايگاهWBS در نت Work Breakdown Structure) )
در علم مديريت و کنترل پروژه WBS
(بعنوان اولين قدم در اجراي يک پروژه ) براي مهندسين صنايع کاملا شناخته شده
ميباشد
WBS بمعني تجزيه يک فعاليت به اجزاء کوچکتر بوده و علاوه بر علم مديريت و کنترل پروژه در ساير علوم و حتي زندگي شخصي مردم از جايگاه مهمي برخوردار ميباشد
اگر سري به کتب موجود در زمينه روانشناسي و موفقيت بزنيد مشاهده خواهيد نمود که در همه آنها تجزيه اهداف به اجزاء کوچکتر بعنوان اولين قدم در رسيدن به آنها عنوان گرديده است . در اين بحث موارد کاربرد WBS در علم نگهداري و تعميرات معرفي ميگردد .
کاربردهاي WBS در نت
بطور کلي از WBS جهت استاندارد سازي فعاليتهاي نگهداري و تعميرات استفاده ميگردد .
1. تجزيه ساختار ماشين جهت اجراي نت برنامه ريزي شده :
در سيستم نت نياز است بطور دقيق جزئي از ماشين که بايد براي آن يک فعاليت نت انجام گيرد مشخص شود 0 در اين راستا ساختار يک ماشين به 4 سطح تجزيه گرديده ، کدگذاري شده و شناسنامه تهيه ميگردد .
سطح 1 :
سيستم ( System ) : قسمتهايي از ماشين که بصورت يک مجموعه کامل عمل کرده و هدف خاصي را دنبال ميکنند . بعنوان مثال :سيستم انتقال قدرت – سيستم روانکاري ، سيستم هيدروليک و ...
سطح 2 :
زيرسيستم (Subsystem) :
زير مجموعه اي از يک سيستم . بعنوان مثال سيستم هيدروليک در يک ماشين از زير سيستمهاي پمپاژ روغن (مولد انرژي)، کنترل فشار ، کنترل جهت ، کنترل دبي و مصرف کننده تشکيل ميگردد
سطح 3 :
مجموعه (
سطح 4 :
قطعه (Part) : به کوچکترين جزء يک ماشين اطلاق ميگردد 0 هر مجموعه شامل حداقل دو قطعه ميباشد 0 بعنوان مثال يک مجموعه الکتروموتور از قطعاتي چون روتور ، استاتور ، پروانه خنک کن ، بيرينگ و ... تشکيل گرديده است
2. استاندارد سازي فعاليتهاي تعميراتي :
· تعيين نوع فعاليت تعميراتي مناسب ( شامل تعويض ، جوشکاري ، بوش زدن ، بازسازي رزوه و ... ) براي اجزاء ماشين
· تعيين مواد و قطعات مورد نياز جهت تعميرات ( شامل قطعات يدکي ، مواد تميزکاري ، چسب ، سمباده ، الکترود جوشکاري ، روغن ، گريس ، ابزار و قيدو بستها و ... )
. برنامه ريزي مناسب جهت انجام فعاليتها
( ترسيم CPM ، تهيه گانت چارت و ... ) ، جلوگيري از بروز خطاهاي انساني (با مشخص نمودن روشهاي مونتاژ و دمونتاژ اجزاء )
جهت استاندراد سازي تعميرات ، اجزاء ماشين بصورت زير دسته بندي ميگردد . لازم به ذکر است که تجزيه ساختار ماشين ( بند 1 ) بعنوان پيشنياز در استاندارد سازي تعميرات بوده و اصولا ساختار WBS تجزيه سطح چهارم بند 1 (قطعات ) براساس وضعيت تعميراتي آنها ميباشد
سطح 1 : قطعات دور ريز و قطعات نياز بازرسي :
· قطعات دور ريز : آندسته از قطعاتي که بدون بازرسي تعويض گرديده و بعنوان قطعات تعويضي روتين در تعميرات ميباشند . بعنوان مثال واشرهاي آب بندي به دلايا تغيير شکل دادن احتمالي و عدم کارايي در آب بندي مجدد و
مستهلک شدن تحت شرايط کار در اين گروه قرار ميگيرند 0 تجزيه سطوح اين گروه در همين قسمت پايان مي يابد
قطعات نيازمند بازرسي : آندسته از قطعاتي که ابتدا ميبايست مورد بازرسي قرار گرفته و سپس جهت تعمير و يا تعويض آنها تصميم گيري گردد 0 بعنوان مثال بيرينگها ، شافتها و چرخدنده ها در اين گروه قرار دارند
سطح 2: زير گروه قطعات نيازمند بازرسي
قطعات تعويض پذير :
بعنوان مثال بيرينگها
قطعات تعمير پذير :
قطعاتي همچون شافت و چرخدنده ها
قطعات تعمير پذير :
قطعاتي همچون شافت و چرخدنده ها در اين گروه قرار ميگيرند 0 بعنوان مثال چنانچه چرخ دنده بعلت حرکتهاي غلتشي بين محور و چرخ دنده از محور وسط آسيب ديده باشد ، امکان تعمير آنها وجود خواهد داشت . به همين علت در گروه قطعات تعمير پذير قرار ميگيرد0 اما اگر دنده ها آسيب ديده باشند امکان دوباره يابي آن وجود نخواهد داشت و تعويض ميگردد 0 بنابراين قطعات تعمير پذير نيز به 2گروه قابل تعمير و غير قابل تعمير (تعويضي) تقسيم ميگردد 0
مقدمه:
فعاليتهاي نگهداري و تعميرات انواع تجهيزات موجود در هر واحد توليدي و خدماتي ميبايست در چهارچوب يك نظام كامل، جامع و مناسب كه به صورت نرمافزار و يا مدون توسط كارشناسان و صاحبنظران طراحي سيستم و سيستمدهي تهيه شده است، به مرحله اجرا درآيد تا ضمن اعمال كنترل بر تأمين منابع مورد نياز از منافع و مزاياي مستقيم و غيرمستقيم كه از پيادهسازي آن سيستم عايد ميشود، صاحبان صنايع و مالكين تجهيزات بهرهمند شوند. سيستم نگهداري و تعميرات پيشگيرانه (PM/ Preventive Maintenance. sys) و سيستم تعميرات پيشبيني (PDM/ Predictive Maint. sys) از رايجترين انواع سيستمهاي نگهداري و تعميرات ميباشند كه پس از طراحي معمولاً براساس نظر و تصميم كارشناسان و متوليان امور نگهداري و تعميرات، با توجه به توان فني و مهندسي و منابع موجود، نوع سرويس و اهميت دستگاه و برنامههاي كلان مديريت، انتخاب و پيادهسازي ميشوند ضمن اينكه سيستم پيشرفته (CBM/ Condition Based Maintenance. sys) عملاً شكلي تلفيقي و بهينهسازي شده از سيستمهاي اخيرالذكر ميباشد كه در مجموع جنبههاي اقتصادي امور نگهداري و تعميرات (به صورت كنترل و دقيق مؤلفههاي هزينهساز مرتبط با اقتصاد تعميرات) و نهايتاً تعديل قيمت تمام شده محصول را در قالبي آگاهانه مورد توجه قرار ميدهد. مفاهيم CBM و PDM نسبت به همديگر نزديك هستند ولي توجه داشته باشيم كه در CBM به صرف انجام آزمايشات ابزاري (Instrumental Testing) و به اجرا در آوردن فعاليتهاي بازرسي فني (Technical Inspection) و كسب اطلاع از وضعيت موجود قابليت و كارايي قطعات و تجهيزات كه در اثر پيادهسازي PDM معين ميگردد، بلافاصله راجع به توقف و يا ادامه كار، تجهيز دستگاه مورد تصميمگيري نميشود بلكه به طور واقعبينانامه با توجه به همه جوانب و عوامل و تحليل فاكتورهاي مهم ديگر و جمعبندي اطلاعات به دست آمده تصميمگيري نهايي صورت ميگيرد.
- پيش نيازهاي پيادهسازي CBM
در جهت پيادهسازي كامل سيستم CBM و حفظ آن سيستم به صورت پويا و رسيدن به اهداف موردنظر ضرورت دارد بدون در نظر گرفتن اولويتبندي خاص، مجموعه موارد زير در سيستم مديريت نگهداري و تعميرات ذيربط تأمين، برقرار و مورد استفاده قرار گيرد:
- وجود كارشناسان آموزش ديده و متخصص براي ارائه خدمات بازرسي فني مورد نظر.
- دسترسي به انواع خدمات فني و ابزارهاي مخصوص اجراي آزمايشات و برنامههاي بازرسي فني مورد نظر.
- پيادهسازي برنامههاي بازرسي فني مدون براي بازرسيهاي ادواري، اساسي و موردي دستگاهها با همكاري مجري نگهداري.
- تدوين نظام نامههاي بازرسي فني.
- تنظيم گردش كارهاي مناسب و مصوب براي تبادل اطلاعات بين بخشهاي مختلف و نحوه پيادهسازي خدمات بازرسي فني.
- فعال بودن كميته فني در واحد كارخانه.
- حصول اطمينان از مهارت فني و تخصصهاي شغلي اپراتورها و بهرهبرداران به منظور حذف مسائل ناشي از بهرهبرداري ناصحيح (Misoperation) دستگاهها.
- بكار بردن روشها و فنون آماري براي تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده و تهيه گزارشات مستند براي تصميمگيري مديريت.
- تشكيل سيستمهاي بايگاني (ترجيحاً به صورت مكانيزه) براي نگهداري و ضبط اسناد و گزارشات بازرسي فني براي تهيه اطلاعات و مشخصات اوليه (First Record) قطعات يدكي مصرفي.
- تدارك برنامه آموزشي تخصصي براي كادرسازماني براي بازرسي فني، مجري نگهداري و تعميرات و مجري راهبري دستگاهها و خط توليد.
- بازنگري دورهاي عملكرد و سيستم و انجام اصلاحات لازم.
- فاكتورها و عوامل مؤثر در پيادهسازي سيستم CBM
در راستاي پيادهسازي CBM و برحسب نوع و پيچيدگي تجهيز دستگاه مورد نظر، طيف وسيعي از عوامل پشتيباني كننده مطرح است كه در نظر گرفتن تأثيرات و اطلاعات آنها بسيار مهم است و عمدهترين آنها به شرح زير ميباشد:
- گزارشات جامع مربوط به روند تغيير اطلاعات حاصل از بازرسيهاي فني انجام شده به صورت موردي، ادواري، مداوم On line مربوط به وضعيت بهرهوري، عملكرد مقادير علائم حياتي (Vital Sign) تجهيزات و دستگاهها و همچنين اقدامات اصلاحي به عمل آمده توسط مجري.
- ارزيابي حاصل از مطالعه روند تغييرات اطلاعات و علائم حياتي در يك دوره زماني معين.
- توجه به اطلاعات مربوط به شرايط بهرهبرداري تجهيز دستگاه كه ممكن است با استفاده از دستگاهها و سيستمهاي كمكي ثبت وضعيت دستگاه (CM/ Condition Monitoring).
- دسترسي به كليه اقلام منابع و خدمات مورد نياز براي انجام برنامه تعميرات موردنظر.
- كنترل اقدامات برنامهريزي كالا مربوط به تأمين قطعات يدكي، اقلام عمومي و مواد مصرفي كه به عنوان قسمتي از منابع مورد نياز برنامه تعميرات شناخته ميشوند.
- امكان استفاده از تجهيز دستگاه جايگزين (رزرو و يا آماده بكار)
- شدت اضطراري بودن وضعيت موجود خط توليد بهرهبرداري از دستگاه.
- محاسبه ميزان ريسك در اثر ادامه كار دستگاه معيوب تا رسيدن به شكست و توقف.
- تبادل اطلاعات و هماهنگي مديريت نگهداري و تعميرات با مديريت بهرهبرداري از بابت تصميمات اتخاذ شده براي حداكثر استفاده از عمر باقيمانده قطعات و دستگاه با توجه به شرايط موجود.
- بررسي و مطالعه ساير اقدامات براي تقليل ميزان بار و ساعت كار دستگاه و يا بكار بردن دستگاه براي ديگر سرويسهاي مناسبتر و شناسايي ساير گزينهها براي جلوگيري از بروز توقف احتمالي در جريان توليد و خدمات.
- اهداف سيستم CBM
هدف غايي CBM صرفهجويي بهينه و آگاهانه در كنترل هزينههاي عملياتي نگهداري و تعميرات واحد ذيربط و كسب اطمينان از شرايط امن بدون اشكال (Safe & Trouble Free) براي ادامه كار تجهيزات و دستگاههاي موجود در واحد است. با پيادهسازي سيستم CBM ، منافع زير به عنوان حداقل عايد واحد ميگردد:
- از انجام تعميرات و سرويسهاي غيرضروري و ناخواسته جلوگيري ميشود.
- از عمر باقيمانده قطعات يدكي مربوط به هر تجهيز فرعي (Component/ Sub Equipment) كه بنابه متقضيات و اجراي برنامههاي PM و PDM اجباراً ميبايست تعويض گردند، حداكثر استفاده بعمل آيد.
- بطور آگاهانه در مصرف هزينههاي مربوط به منافع مورد نياز براي اجراي برنامه نگهداري و تعميرات مورد نظر (از جمله در مدت زمان اختصاص داده شده براي اجراي برنامه سرويس و تعميرات) تا حد امكان صرفهجويي به عمل خواهد آمد.
- جمعآوري و دستيابي به اطلاعات آماري در مورد تخمين عمر مفيد قطعات يدكي، پيشبيني خرابي و توقف دستگاه به صورت بيخطر Fail Safe به منظور كنترل هزينهها و ميزان سرمايهگذاري در امر تهيه و ذخيره قطعات يدكي مصرفي واحد امكانپذير ميشود.
- تنظيم فعاليتها و برنامهريزيهاي تداركاتي و بازرگاني بنگاه در ارتباط با خدمات پشتيباني و تهيه ساخت قطعات يدكي مورد نياز از نظر هماهنگي و همگامي با برنامههاي نگهداري و تعميرات به مرحله اجرا در آيد.
- انعكاس نتايج حاصل از تجزيه و تحليل اطلاعات مربوط به قابليت سيستم نگهداري و تعميرات جاري و ارزيابي عملكرد و توانايي مجريان نگهداري و تعميرات و رهبري خط توليد، براي بهبود روشها به مديريت بنگاه امكانپذير ميشود.
- جمعآوري اطلاعات و دادن بازخور اطلاعاتي (فني و علمي) به بخشهاي مهندسي كارگاهي، مهندسي تعميرات طراحي مهندسي مربوط به ساخت و توليد قطعات يدكي (Spare parts/ Wear Paris) و انتقال اطلاعات مستند به سازندگان جهت بازنگري و اصلاح طرحهاي موجود ميسر ميشود.
- سيستم نگهداري و تعميرات قادر خواهد بود خدمات خود را به صورت مطمئن اقتصادي و تخصصي و با داشتن جايگاهي ويژه در سازمان بنگاه ارائه نمايد.
نگهداري بهرهور فراگير (TPM)
خلاصه: نگهداري بهرهور فراگير (TPM) يك برنامه نگهداري است كه يك مفهوم كلي جديد را براي نگهداري ماشينآلات و تجهيزات دربر دارد. هدف نهايي برنامه (TPM) افزايش چشمگير توليد است تا در يك زمان مشابه روحيه و رضايت از كار را در كاركنان افزايش دهد. برنامه (TPM) بسته شبيه برنامه كنترل كيفيت فراگير (TQM) ميباشد. تعدادي از ابزارهاي مشابه مثل توانا كردن كارمندان، محك زدن، مستندسازي و... براي اجراي (TPM) و همچنين بهينه كردن آن به كار ميرود. اين نوشتهها تصميم دارد تا (TPM) را در جزئيات و ارزيابي تواناييها و ضعفهايي مثل طرز كار نگهداري و در ميان گذاشتن شيوههاي اجرايي توضيح دهد. نمونههايي از برنامههاي موفق انجام شده نيز ارائه خواهد شد.
I . نگهداري بهرهور فراگير چيست؟
نگهداري بهرهور فراگير (TPM) يك برنامه نگهداري كلي ميباشد. دانشمندان (TPM) را از چندين جنبه با كنترل كيفيت فراگير (TQM) مقايسه ميكنند، مانند: 1) هدف كلي برنامه بوسيله بالا بردن سطح مديريت در دستور كار است. 2) كاركنان بايد توانايي بهبود عملكرد را داشته باشند. 3) چشمانداز زيادي بايد پذيرفته شود و (TPM) ممكن است يك سال يا بيشتر براي تجهيزات و فرآيند در حال اجرا وقت بگيرد. تغيير در ذهن كاركنان و قرار دادن آن در جهت مسئوليتهاي كاريشان نيز بايد به همان خوبي انجام شود.
(TPM) نگهداري را به سوي قسمت ضروري و مهم و حياتي كارها متمركز ميكند و يك ديدگاه بلند مدت مانند يك فعاليت بدون سود نيست. زمان كسي براي نگهداري زمانبندي شده وجود دارد و مانند قسمتي از دوره ساخت است و يا حتي در بعضي موقعيتها مثل يك بخش جدا نشدني از فرآيند ساخت ميباشد. به اين سادگي نيست كه هر وقت در جريان مواد خرابي بوجود آمد وارد بشويم. هدف نهايي اين است كه نگهداريهاي زمانبندي نشده و اورژانسي را در حداقل نگهداريم.
II . چه موقع و چه زماني (TPM) به وجود آمد؟
(TPM) از (TQM) كه از نتيجه مستقيم تأثير «ادوارد دمينگ» روي صنعت ژاپن شكل گرفته است، حاصل ميشود. دكتر دمينگ اندكي بعد از جنگ جهاني دوم در ژاپن ابتدا به عنوان آماردان شروع به نشان دادن اين كرد كه چطور تجزيههاي آماري را در توليد به كار بسته و ازنتايج دادههاي كنترل كيفيت در طول ساخت استفاده كند. شيوههاي نخست آماري و نتايج كنترل كيفيت روحيه كاري ژاپني را برانگيخت و به زودي يك راه حيات براي صنعت ژاپن شد. اين توليد جديد سرانجام دانستههايي مثل كنترل كيفيت فراگير را در برداشت.
زماني كه مشكل نگهداري ماشينآلات به عنوان يك قسمت از برنامه (TQM) بررسي شد برخي از مفاهيم كلي مناسب به نظر نميرسيدند و يا در محيط نگهداري خوب كار نميكردند.
نگهداري پيشگيرانه (PM) شيوهاي بود كه خيلي جاها بايد استفاده ميگرديد و در بيشتر كارخانهها نيز آموزش داده ميشد. با استفاده از تكنيكهاي (PM) و الگوهاي زمانبندي شده نگهداري، حفظ ماشينهاي عملياتي گسترش يافت. هر چند در خلال شروع سرويس ماشين پيامد عمده اين شيوه كوشش در جهت بهبود توليد است. اغلب يك نكته رعايت ميشود كه "اگر يك كم روغن خوب است، بسيار آن بايد بهتر باشد". برنامه زمانبندي نگهداري توليد كنندهها بايد از يك فهرست از خواستههاي كوتاه مدت به عنوان درخواستهاي واقعي ماشين پيروي كند. اپراتور ماشين، خيلي كم يا اصلاً در برنامه نگهداري درگير نميشود و كاركنان نگهداري بايد آموزش كمي افزون بر جلوگيري دستي ببينند.
نياز اجراي بيشتر برنامه زمانبندي نگهداري براي هماهنگي با سفارشهاي توليد به عنوان يك روش بهبود سودآوري و كيفيت محصول به سرعت توسط شركتهايي كه برنامه (TQM) را اجرا ميكردند شناخته شد. براي حل اين مشكل و رعايت مفهوم (TQM)، تغيير شكل جزئي در مفاهيم (TQM) اوليه داده شد. اين تغيير شكل آشكار نگهداري يك وضعيت جدا ناپذير از برنامه كيفيت سراسري بود.
سرچشمه شروع نگهداري بهرهور فراگير مورد ترديد است. بعضي ميگويند كه توليد كنندههاي آمريكايي آن را در بيش از چهل سال قبل وضع كردند. برخي ديگر نوشتهاند كه سرچشمه آن يك برنامه نگهداري است كه پيش از 1960 توسط نيپاندنسو، در قسمتهاي برقي خودرو در يك كارخانه ژاپني به كار رفته است. سيچي ناكاجيما، يك كارمند ارشد با ايجاد تجهيزات نگهداري با افتخار مفهوم (TPM) را شناساند و ابزار آن را در صدها كارخانه در ژاپن نشان داد. كتابها و مقايسههايي درباره (TPM) بوسيله ناكاجيما و ديگر ژاپنيها به خوبي نويسندگان آمريكايي پس از 1980 شروع به ظاهر شدن كردند.
نخستين توجه فراوان به (TPM) در كنفرانس ايالات متحده در سال 1990 اتفاق افتاد. امروزه چندين مشاور از شركتها برنامهاي روزمره به كنفرانس (TPM) پيشنهاد كردند كه به خوبي مشاور در اختيار ميگذارد و براي هماهنگي تعميرها در كارخانه خواشتند كه شركتها برنامه (TPM) را شروع كنند.
III . اجراي TPM
در شروع به كار بردن مفهوم (TPM) در عمل نگهداري كارخانه، به تمام نيروي كار اول بايد قبولاند كه بالاترين سطح سرپرستي مقيد شدن به برنامه است.
اولين مرحله در اين تلاش اين است كه يك نفر را به عنوان هماهنگ كننده (TPM) استخدام كنيم. مسئوليت وي اين است كه هماهنگ كنندهاي باشد تا مفاهيم (TPM) را به نيروي كار در يك برنامه آموزشي بقبولاند و آن را به عنوان يك كار آموزشي دقيق انجام دهد و نيروي كار را مجاب كند كه (TPM) مانند ديگر برنامههاي ماهانه نيست و هميشه انجام خواهد شد، شايد يك سال و يا براي هميشه.
يكي از هماهنگ كنندهها معتقد است كه نيروي كار به برنامه (TPM) خيانت ميكنند و آنها آن را نميفهمند و مستلزمند كه اول مطالعه كنند و گروههاي عملي شكل گيرند. اين تيمها معمولاً از افرادي ساخته شده كه مستقيماً تحت تأثير مسائل مورد توجه ميباشند. اپراتورها، پرسنل نگهداري، سرپرستهاي شيفت، برنامهريزيهاي زمان و مديران بالايي ممكن است همه شامل تيم شوند. هر شخص يك سرپرست در فرآيند ميشود و با موفقيت در كارش بهترين تأثير را در دستيابي به موفقيت تيم دارد. معمولاً سرپرستهاي هماهنگ كننده (TPM) در تيمها تا زماني زماني كه ديگران با فرآيند آشنا شوند به عنوان هدايت كنندههاي تيم به چشم ميخورند.
عملكرد تيمها عهدهداري و مسئوليت شناختن فضاهاي مشكل، جزئيات تحول روشهاي بهود و آغاز كردن فرآيندهاي اصلاحي است. تشخيص مسئله و شروع راهحل به راحتي براي بعضي از اعضاي تيم ممكن نيست. آنها در جايي كهه فرصت ديدن انجام متفاوت كارها را دارند نميخواهند فقط به يافتههاي ديگر كارخانهها اكتفا كنند.
در كاركرد خوب برنامههاي (TPM)، اعضاي تيم اغلب همكاري تجهيزات را براي رعايت و مقايسه روشهاي (TPM)، تكنيكها و روشهاي كار مشاهده ميكنند. اين فرآيندها مقايسههاي قسمتي از يك اندازهگيري كلي است كه محكزني ناميده ميَود و يكي از بزرگترين امتيازهاي برنامه (TPM) ميباشد.
تيمها تشويق به شروع مسائل كوچك و نگهداري موشكافانه يادداشتهاي گذشتهشان ميشوند. اتمام موفقيتآميز كار تيمي هميشه توسط مديريت تشخيص داده ميشود. علني بودن برنامه و نتايجش يكي از موفقيتهاي نهفته برنامه است. در آخر تيمهايي كه با فرآيند (TPM) آشنا هستند و تجزبه موفقيتآميز در مشكلات كوچك دارند با مشكلاتي كه همواره با اهميت و پيچيدهتر هستند آشنا ميشوند.
به عنوان مثال، در يك كارخانه، يك سوراخكن فشاري به عنوان ناحيه مسأله انتخاب شده بود، ماشين در كوچكترين جزئيات توسط ارزيابي قرار گرفت. توليد در يك دوره زماني طولاني، زمان توليد كالا در مقابل زمان عدم توليد كالا را در پرونده ثبت نمود. بيشتر اعضاي گروه مشاهده كردند كه در يك كارخانه كه در چندين موقعيت دورتر پرس مشابه وجود دارد كاركرد عمر مفيد بيشتر است. اين مشاهده به آنها ايده داد كه چگونه بتوانند محل آنها را تشخيص دهند.
يكسري روشهاي عملي براي تبديل شدن ماشين به شرايط توليد "درجه جهاني" به زودي طراحي و به كارگيري شد.
در فاصله درگير شدن ماشين با كار تعمير، تميز كردن، رنگ زدن، تنظيم كردن و تعويض قسمتهاي آسيب ديده، تسمهها و لولهها و... انجام ميشود. به عنوان يك قسمت اين فرآيند، كارآموزي حين كار و نگهداري از ماشين مدنظر است. يك ليست كنترل روزانه از وظايف نگهداري تهيه و توسط اپراتور انجام ميشود. يك كارخانه را ميتوان نمايانگر همكاري در چند مرحله از فرآيند خواند.
بعد از اثبات موفقيتآميز روي يك ماشين و ثبت كردن، شروع ميكند به نشان دادن اينكه چگونه فرآيند توليد بهبود مييابد و يكيديگر از ماشينها انتخاب ميشود و سپس ديگري، تا سراسر محيط توليد داخل شرايط سطح جهاني شده و با يك سرعت قابل ملاحظه بالا توليد كنند.
توجه كنيد كه در مثال بالا، اپراتور احتياج دارد كه فعالانه يك قسمت نگهداري ماشين را به عهده بگيرد. اين يكي از ابداعات پايهاي (TPM) اين عبارت كه "من فقط اپراتور آن هستم!" به هيچ وجه پذيرفتني نيست. كار روزانه نگهداري كه عبارتنداز: كنترلها، تنظيمات جزئي، روانكاري و تعويض قسمتهاي جزئي از مسئوليتهاي اپراتور است. بررسيهاي كلي و از كارافتادگيهاي اصلي جزء وظايف پرسنل نگهداري تجهيزات و دستيار اپراتور است. حتي ممكن است خارج از بحث نگهداري، كارشناسهاي كارخانه بگويند كه اپراتور تجهيزات بايد در يك قسمت مهم از فرآيند تعمير شركت داشته باشند. آموزش هماهنگ كنندههاي (TPM) از چند منبع امكانپذير است. بيشتر دستياران با تجربه مهم سازمانها در ساخت به خوبي به افراد مشاوره ميدهند و اطلاعات موجود قابل اجراي (TPM) را به گروه آموزش ميدهند.
جامعه مهندسان توليد كننده (SME) و نشريات فراوري 2 نمونه هستند. هر دو نوارها، كتابها و ديگر اطلاعات آموزشي و گزارشهاي (TPM) را ارائه ميدهند. مطبوعات فرآوري، سمينارهاي مختلفي را در سراسر شهرهاي اصلي ايالات متحده برگزار ميكند. آنها همچنين تورهايي را براي محكزني و آموزش هدفهايشان در كارخانه برگزار ميكنند.
IV. نتايج TPM
فورد، ايستمن كواك، داناكرپ، آلن برادلي، هارلي داويدسون، اينها تعداد كمي از كمپانيهايي هستند كه TPM را موفقيتآميز اجرا ميكنند. تمام گزارشها افزايش سودمندي استفاده از TPM را نشان ميدهد.
كواك گزارش داده كه هزينه نمودن 5 ميليون دلار، 16 ميليون دلار افزايش سود برايش به دنبال داشته كه ميتواند اثر و تأثير سريع اجراي برنامه TPM باشد.
يك توليد كننده لوازم خانگي گزارش داده كه زمان لازم براي تغييرات قالب يك پرس شكل دهنده از چندين ساعت به 20 دقيقه كاهش يافته است.
اين مثل آن است كه 2 يا 3 ميليون دلار اضافهتر ماشينها براي كارهاي روزانه در دسترس باشند بدون آنكه آنها را بخريم يا اجاره كنيم.
تگزاس اينس ترامنت گزارش داده كه افزايش توليدش بالاتر از 80% در همان زمينه بچشم ميخورد.
تقريباً تمام شركتهايي كه در بالا نام برده شد گزارش دادهاند كه 50% يا بيشتر در زمان نصب و موجودي لوازم يدكي كاهش و در توليدات افزايش داشتهاند. در خيلي حالتها از جمله در اجزاي منابع يا سراسر خط توليد نياز به كاهش است.
V. نتيجهگيري
امروزه، بيشتر از همه زمانها با رقابت در صنعت، ممكن است TPM براي خيلي از شركتها فقط ابزاري باشد كه بين موفقيت و عدم موفقيتها ميايستد.
اثبات شده كه TPM يك برنامه نتيجه بخش است. TPM نه تنها در كارخانههاي صنعتي، بلكه در سازهها، نگهداري ساختمانها، حمل و نقل و در ديگر موقعيتهاي متنوع ميتواند مناسب باشد.
به كارمندان بايد آموزش داد و قبولاند كه TPM فقط مانند ديگر برنامههاي ماهانه نيست و مديريت كاملاً مقيد به برنامه است و مدت زمان زيادي براي اجراي كامل آن لازم است. اگر هر شخصي كه در برنامه TPM دستاندركار است كارش را انجام دهد در مقايسه با قبل با سرعت فوقالعاده بالايي می توان بازگشت منابع سرمايه را انتظار داشت