VIKOR
تصمیم گیری چندمعیاره(MCDM)
یکی از راهکارهای مدیریتی
شرکت بهین گستر گیتی ارائه خدمات مشاوره ای در زمینه تصمیم گیری چندمعیاره
می باشد."تصمیم گیری" یکی از مهم ترین و اساسی ترین وظایف مدیریت است و
تحقق اهداف سازمانی به کیفیت آن بستگی دارد. به طوری که از نگاه یکی از
صاحبنظران حوزه تصمیم گیری هربرت سایمون، تصمیم گیری جوهر اصلی مدیریت است.
فرآیند تصمیم گیری را می توان به صورت زیر نمایش داد.

یکی از تکنیک
های تصمیم گیری با استفاده از داده های کمی تصمیم گیری چندمعیاره می باشد.
مدیر با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره می تواند با در نظر
گرفتن معیارهای متفاوت برای تصمیم گیری که گاها با یکدیگر در تعارض هستند،
به طریقی عقلایی تصمیم سازی نماید.
تصمیم گیری چندمعیاره(MCDM) به دو دسته تصمیم گیری چندشاخصه(MADM) و تصمیم گیری چند هدفه(MODM) تقسیم می شود.
مدل ها و تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه به منظور انتخاب مناسب ترین گزینه
از بین m گزینه موجود به کار می روند. در (MADM) معمولا داده های مربوط به
گزینه ها از منظر شاخص های مختلف در یک ماتریس نمایش داده می شود.
مثال (1)- پروژه سدسازی
مدل های تصمیم گیری چندشاخصه از نظر نوع شاخص های مورد نظر به مدل های جبرانی و غیرجبرانی تقسیم می شوند.

مدل های جبرانی
مدل هایی که از شاخص هایی تشکیل شده اند که با یکدیگر در تعامل اند،
به این معنی که مقادیر نامطلوب یک شاخص می تواند توسط مقادیر مطلوب شاخص
دیگر پوشانده شود. از جمله مدل های جبرانی به موارد زیر می توان اشاره کرد.
AHP
(Analytic Hierarchy Process)
فرایند تحلیل سلسله مراتبی با به کارگیری معیارهای کیفی و کمی به
طور همزمان و نیز قابلیت بررسی ناسازگاری در قضاوت ها می تواند در بررسی
موضوعاتی همچون برنامه ریزی شهری و منطقه ای، بهینه سازی ترکیب تولید
محصولات در یک واحد صنعتی، بودجه بندی دستگاههای دولتی، برنامه ریزی حمل و
نقل، برنامه ریزی تخصیص منابع انرژی، اولویت بندی در صنعت برق، اولویت بندی
پروژه های تحقیقات انرژی و محیط زیست و... کاربرد مطلوبی داشته باشد.
همچنین این روش زمینه ای را برای تحلیل و تبدیل مسایل مشکل و پیچیده به
سلسله مراتبی سده تر فراهم می آورد که در چارچوب آن برنامه ریز بتواند
ارزیابی گزینه ها را با کمک معیارها و زیرمعیارها به راحتی انجام داد.
Fuzzy AHP
تئوری فازی برای مواجهه با اکثر پدیده های جهان واقع که در آنها
عدم قطعیت وجود دارد مورد استفاده قرار می گیرد و بسیاری از مجموعه ها،
اعداد و اتفاق های دنیای واقعی را می توان با منطق فازی توجیه کرد. در
Fuzzy AHP با تعمیم مفاهیم فازی در تعیین ماتریس های مقایسه زوجی دخالت
داده می شود.
ANP
(Analytic Network Process)
روش ANP تعمیم روش AHP است. در مواردی که سطوح پایینی روی سطوح بالایی
اثرگذارند و یا عناصری که در یک سطح قرار دارند مستقل از هم نیستند، دیگر
نمی توان از روش AHP استفاده کرد. ANP شکل کلی تری از AHP است، اما به
ساختار سلسله مراتبی نیاز ندارد و در نتیجه روابط پیچیده تر بین سطوح مختلف
تصمیم را به صورت شبکه ای نشان می دهد و تعاملات و بازخورد های میان
معیارها و آلترناتیوها را در نظر می گیرد.
SAW
(Simple Additive Weighted)
در روش (SAW) سعی به برآورد تابع مطلوبیتی به ازای هر گزینه است
تا گزینه ای با بیشترین مطلوبیت انتخاب شود. در این روش فرض بر استقلال
ارجحیت و مجزا بودن آثار شاخص ها از یکدیگر است. در این روش با محاسبه
اوزان اهمیت شاخص ها می توان به راحتی به ارجحیت گزینه ها دست یافت.
LINMAP
(Linear-programming for Multidimensional Analysis of Preference)
این روش به دنبال یافتن گزینه ایست که کمترین فاصله را با ایده آل
ترین حالت ممکن داشته باشد. در این روش m گزینه و n شاخص از یک مسئله
مفروض به صورت m نقطه برداری در یک فضای n بعدی مورد توجه است که از طریق
یافتن فاصله اقلیدسی گزینه ها با بهترین گزینهف ارجح ترین گزینه انتخاب می
شود.
TOPSIS
(Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution)
این روش بر این مفهوم تکیه دارد که بهترین گزینه، گزینه ایست که
نزدیکترین فاصله به گزینه ایده آل مثبت و بیشترین فاصله از ایده آل منفی را
داشته باشد.
VIKOR
(VIšekriterijumsko KOmpromisno Rangiranje)
در این روش به منظور رتبه بندی و یافتن بهترین گزینه از مفهوم
بذپدترین گزینه استفاده می کند و میزان سازش میان فاصله گزینه ها نسبت به
بهترین گزینه و به این علت جزء روش های برنامه ریزی سازشی طبقه بندی می
شود. این روش در مقایسه با روش تاپسیس، در محاسبه فواصل گزینه ها میزان
اهمیت فاصله مطلوب نسبت به بهترین حالت و بدترین حالت را در نظر می گیرد.
ELECTRE
(Elimination et Choice in Translating to Reality)
در این روش به جای رتبه بندی گزینه ها از مفهوم جدیدی معروف به
مفهوم غیررتبه ای استفاده می شود. به طور مثال ممکن است از نظر ریاضی گزینه
ای هیچ ارجحیتی به دیگر گزینه نداشته باشد اما تصمیم گیرنده و تحلیلگر
بهتر بودن آن گزینه به دیگری را بپذیرد. در این روش کلیه گزینه ها با
استفاده از مقایسات غیر رتبه ای مورد ارزیابی قرار گرفته و بدان طریق گزینه
های غیرموثر حذف می شوند. کلیه مراحل اجرای این روش بر مبنای یک مجموعه
هماهنگ و یک مجموعه غیرهماهنگ پایه ریزی می شوند که به این دلیل این روش
معروف به آنالیز هماهنگی هم می باشد.
PROMETHEE
(Preference Ranking Organization Method for Enrichment Evaluations)
این روش بر دو مفهوم ترجیح و بی تفاوتی استوار است به این معنی که
گزینه A بر گزینه B ترجیح و برتری دارد اگراز نظر توابع ترجیح - که میزان
ارجحیت گزینه A بر گزینه B از نظر تصمیم گیرنده را ارائه می دهد- مقدار
تابع ترجیح گزینه A بیشتر از تابع ترجیح گزینه B باشد. همینطور گزینه A
نسبت به گزینه B بی تفاوت است اگر مقدار تابع ترجیح گزینه A با تابع ترجیح
گزینه B برابر باشد. پس از تعیین وضعیت دو به دوی گزینه ها نسبت به هم در
یک گراف رتبه بندی نمایش
SMART
(Simple Multi Attribute Ranking Technique)
در این روش می توان ترکیبی از شاخص های کیفی و کمی رابرای رتبه
بندی گزینه های مورد بررسی استفاده کرد. ابتدا به منظور محاسبه وزن و سطح
بندی شاخص ها از نظر هر گزینه، محدوده انتخابی برای هر کدام از شاخص ها
تعریف می شودو از طریق فرمول های تعریف شده شاخص ها به تفکیک هر گزینه رتبه
بندی می شوند.. در مرحله بعدی وزن و اهمیت هر شاخص نسبت به هم سنجیده می
شود. در پایان وزن و اولویت نهایی گزینه ها از تلفیق اوزان فوق به دست می
آید.
REGIME
در این روش می توان ترکیبی از شاخص های کمی و کیفی را به کار برد
در حالی که نیازی به تبدیل شاخص های کیفی به کمی نباشد. با ساخت
ماتریسREGIME که حاصل مقایسات زوجی گزینه ها از نظر تمامی شاخص هاست، شاخص
های راهنما را محاسبه می کنیم و از این طریق گزینه ها را رتبه بندی کرد.
SIR
(Superiority and Inferiority Ranking)
این روش جزء روش های جدید و به نسبت پیچیده تصمیم گیری چندمعیاره
طبقه بندی می شود. در این روش مانند روش PROMETHEE توابع ترجیحی وجود دارند
که پس از محاسبه ارجحیت هر کدام از گزینه ها نسبت به شاخص ها و یافتن
مقدار توابع ترجیح زوجی گزینه ها از نظر شاخص ها، ماتریس superiority و
inferiority راتشکیل داد. در مرحله بعد مانند روش های SAW و TOPSIS ماتریس
وزین جریان را تشکیل می دهیم. با محاسبه جریان ها می توان گزینه ها را رتبه
بندی کرد.
EVAMIX
(Evaluation and Mixed criteria)
در این روش شاخص ها به دو دسته کیفی (اوردینال) و کمی ( کاردینال)
تفکیک می شوند و محاسبات مربوط به هر دسته از شاخص ها به صورت مجزا انجام
می شود. مقدار غلبه نیز برای ماتریس های تفاضلی محاسبه میشود و در پایان پس
از محاسبه امتیاز ارزیابی گزینه ها، گزینه ها رتبه بندی می شوند.
مدل های غیر جبرانی
در این مدل تعامل و مبادله میان شاخص ها مجاز نیست یعنی به
طور مثال نقطه ضعف موجود در یک شاخص ها توسط مزیت موجود در یک شاخص دیگر
جبران نمی شود. مطلوبیت این مدل ها زمانی روشن می شود که تحلیلگر با محدود
بودن اطلاعات مواجه و یا دسترسی به تصمیم گیرندگان محدود باشد.
از جمله روش های غیر جبرانی می توان به روش تسلط، روش حذف، روش لکسیکوگراف،
روش رضایت بخش شمول، روش رضایت بخش خاص، روش Max-Min و روش Min-Min اشاره
کرد.
مدل هایی که در مرز جبرانی و غیرجبرانی قرار می گیرند
PERMUTATION
در این روش تعداد حالات رتبه بندی گزینه ها(جایگشت ها) مشخص می
شود و هر رتبه بندی مورد آزمایش قرار می گیرد و نهایتا مناسب ترین آنها
برای رتبه بندی انتخاب می گردد.
QUALIFLEX
(Qualitative Flexible assessment)
در این روش ابتدا جایگشت های مختلف گزینه ها تشکیل می شود. در
مرحله بعدی گزینه ها براساس شاخص ها رتبه بندی می شوند به این ترتیب که اگر
گزینه ای در شاخصی از بقیه بهتر است عدد 1 و به همین ترتیب سایر گزینه ها
طبقه بندی می شود. مقادیر غالب و غیرغالب از طریق مقایسه جایگشت و رتبه
بندی به دست می آیند. برایند مراحل فوق را با داشتن اطلاعات شاخص ها و
جایگشت ها در ماتریسی گرد آورده و جمع مقادیر مربوط به هر جایگشت را که
مشخص کننده اولویت جایگشت هاست محاسبه می کنیم.
بررسی روشهای مختلف تصمیمگیری و ارائه مدل مناسب برای تصمیمگیری در شرایط مختلف
تصمیمگیری یکی از اصلیترین و مهمترین وظایف یک مدیر است، گذشته از آن همه افراد کم و بیش در زندگی روزمره با شرایطی مواجه میشوند که باید یکی از گزینههای پیش روی خود را انتخاب کنند.
افراد مختلف درمواجه با شرایط نسبتا یکسان شاید تصمیمات متفاوتی را اتخاذ کنند که این امر ناشی از تجربیات متفاوت افراد، شرایط روحی، دانش، شناخت فرد از مساله، امکانات موجود، زمان و عوامل بسیاری که منجر به انتخاب گزینه خاصی میشود. در سازمانهای مختلف سعی بر این است که تاحد امکان تصمیمات با برنامهریزی صحیحتر و روشهای بهتر صورت پذیرد تا با صرف هزینه و زمان کم به بهترین بازدهی برسند. ازاین دید تصمیم گیری یک فرایند پیچیده است که در آن عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر است و سازمانها برآن شدهاند که با استفاده از متخصصین علوم مختلف، مؤثرترین و بهترین تصمیمات را اتخاذ کنند.
فرایند تصمیمگیری عقلایی:
هسته مرکزی تصمیمگیری عقلایی اطلاعات است، فرایند تصمیمگیری منطقی برای حل مساله شبیه فرایند رسمی برنامهریزی استراتژیک است گرچه این دو کاملا متفاوتند اما هر دو روش منظمی را دنبال میکنند.
مراحل تصمیمگیری عقلایی
1) تشخیص و تعیین مساله
2) یافتن راهحلهای ممکن
3) انتخاب معیار برای سنجش و ارزیابی راهحلها
4) تعیین نتایج حاصل از هر یک از راهحلها
5) ارزیابی راهحلها
6) انتخاب یک راهحل از بین سایر گزینهها
گاهی اوقات اجرای آزمایشی تصمیم نیز جزء فرایند تصمیمگیری آورده میشودکه در این صورت عملی بودن تصمیم ارزیابی میشود.
روش تصمیمگیری چند معیاره:
تبیین ساختار کلی مدل تصمیمگیری چند معیاره بیشتر جنبه هوشمندانه و ابتکاری دارد که قانونمند شده است و ابزاری برای کمک به تصمیمگیران و برنامهریزان استراتژیک است. این روش در مواردی که تصمیمگیرنده با چندین معیار با ویژگیهای مختلف روبرو میشود، بکار میرود.
در این روش با وزندهی به معیارها و مقایسه و ارزیابی آنها در قالب یک ماتریس با استفاده از روشهای ریاضی، اولویتبندی مساله بدست میآید که منجر به انتخاب گزینه بهینه میشود.
فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP:
تحلیل سلسله مراتبیAHP روشی است که امکان تصمیمگیری صحیح با حضور معیارهای کمی، کیفی و ترکیبی را فراهم میکند. مراحل پیادهسازی آن شامل مراحل زیر است:
ساحتن درخت سلسله مراتبی
انجام مقایسات زوجی
محاسبه وزنها
تکنیک AHP برای هر یک از اجزای درخت اعم از از اینکه معیار باشد یا زیر معیار و یا گزینه امتیازی در نظر میگیرد، گزینهای که بیشترین امتیاز را داشته باشد بهترین گزینه برای انتخاب شدن است. در مرحله استخراج وزنها از ماتریس تصمیم، اگر ماتریس ناسازگار باشد از روشهای ریاضی مانند روش حداقل مربعات، روش حداقل مربعات لگاریتمی، بردار ویژه و روشهای تقریبی استفاده میشود.
|
|
روش دلفی همان اجماع صاحبنظران روی مسالهای خاص است، ازاین روش هنگامی که نظر افراد درگیر مهم باشد ویا پیچیدگیهای مساله به گونهای باشد که از روشهای معمول مساله را حل کرد، استفاده میشود. هدف از این روش پیشبینی تحولات آینده در یک حوزه خاص از طریق یکپارچه گردن نظرات مستقل کارشناسان و صاحبنظران است.
مراحل اجرای فرایند دلفی
1) تشکیل تیم برای اداره فرایند دلفی
2) یافتن خبرگان
3) طراحی پرسشنامه دور اول
4) تست پرسشنامه از لحاظ واژهپردازی و عدم ابهام
5) ارسال اولین پرسشنامه برای صاحبنظران
7) آمادهسازی پرسشنامه دور دوم
8) ارسال پرسشنامه دور دوم
9) تحلیل پاسخهای دور دوم و تکرار گامهای 7 تا 9
10) آمادهسازی گزارش توسط تحلیلگر تیم برای ارائه نتایج نظرخواهی
استفاده از این روش باعث میشود از اعمال نفوذ فردی خاص در نظر دیگران جلوگیری شود.
روش گروه اسمی NGT :
در این روش از چیره شدن یک فرد در مباحثات جلوگیری میشود تا همه افراد مشارکت فعالانه داشته باشند، در این روش همه مسائل قبل از ارزیابی بین افراد تسهیم میشود و ابتدا مسائل هر فرد امتیازدهی میشود و بر اساس مقیاس 1 تا 10 رتبهبندی میشوند. این روش یک جایگزین برای روش توفان مغزی است. مراحل پیاده سازی این روش به شرح زیر است:
1) افراد موجود را به گروههای کوچک 5 تا 6 نفری تقسیم کنید (ترجیحا دور یک میز)
2) یک سوال بیپاسخ را مطرح کنید
3) به افراد اجازه دهید چند دقیقه را ساکت نشسته و ایدههای ممکن را بر روی یک کارت بنویسند
4) دبیر جلسه همه کارتها را حمعآوری کرده و آنها را میخواند (در این مرحله نظرات شفافسازی میشود)
5) نظرات بر روی یک تخته نوشته شده و رای گیری میشود(تعداد آرای هر کس متناسب با تعداد ایدههایش است)
6) آرا جمعآوری شده و ارزشگذاری میشود و اولویتها تعیین میگردد
7) نتایج بررسی شده و در مورد آنها بحث میشود
البته لازم به ذکر است که این رایگیری بطور خصوصی انجام میشود تا افراد به راحتی نظر خود را ارائه دهند.
روش شبکههای عصبی ANN :
شبكه عصبي مصنوعي يا به اختصار شبكه عصبي، يك ابزار محاسباتي الهام گرفته از مغز انسان است . الهام از مغز انسان، شبكههاي عصبي مصنوعي را به مجموعهاي از روشهاي ساده و در عين حال قدرتمند محاسباتي تبديل نموده است . ويژگيهايي همچون قدرت يادگيري و انطباق ، قدرت تعميم ، پردازش زمينهاي اطلاعات ، تحمل خطا و يكنواختي تحليل و طراحي ، باعث ميشود شبكههاي عصبي توان پردازش بالايي داشته و قادر به انجام موفقيتآميز اعمالي مانند تخمين توابع پيچيدة غيرخطي و تشخيص و طبقهبندي الگوها باشند. ساختار شبكه عصبي معمولاً يك شبكه يا گراف چند لايه با ارتباطهاي ساده بين لايههاست. در هر لايه يك يا چندين واحد محاسباتي به نام گره يا نرون مصنوعي وجود دارد كه در حقيقت الگويي ساده از نرونهاي عصبي مغز انسان هستند. نقش نرونها در شبكه عصبي، پردازش اطلاعات است و اين امر در شبكههاي عصبي مصنوعي به وسيله يك پردازشگر رياضي كه همان تابع فعالسازی است، انجام ميشود. تابع فعالسازي يا تابع عملياتي، با توجه به مسئلهاي كه قرار است به وسيلة شبكة عصبي حل شود و از سوي طراح انتخاب مي شود. يك شبكه عصبي مصنوعي در سادهترين حالت داراي يك لاية ورودي و يك لاية خروجي است. امّا شبكه با لايههاي پنهان، داراي تواناييهاي بيشتري است. ميتوان ثابت كرد كه يك شبكه عصبي پيشخور با يك لاية پنهان، تابع فعالسازي سيگموئيد در لايه پنهان، تابع فعالسازي خطي در لايه خروجي و تعداد نرونهاي كافي در لايه پنهان، قادر است هر تابعي را با دقت دلخواه تقريب بزند. شبكه شبيه يك سيستم ورودي- خروجي عمل ميكند و ارزش نرونهاي ورودي را براي محاسبة ارزش نرونهاي خروجي مورد استفاده قرار ميدهد. هر كدام از ارتباطهاي بين نرونها در لايههاي مختلف وزن مخصوص به خود دارند كه شبكه در حقيقت با تعديل اين اوزان در طي مرحله آموزش، الگوي بين متغيرهاي خروجي و ورودي را ياد ميگيرد. به طور كلي، شبكههاي عصبي را ميتوان بر حسب روشهاي يادگيري، به دو نوع يادگيري با سرپرست و يادگيري بدون سرپرست تقسيمبندي كرد. در يادگيري با سرپرست يا معلم، پاسخ (خروجي) صحيح براي هر الگوي ورودي به شبكه داده مي شود. وزنها به گونهاي تعيين ميشوند كه شبكه، جوابهايي نزديك به جوابهاي صحيح شناختهشده را ايجاد كند. در جريان اصلاح مكرر وزنها، يك شبكه آموزش ميبيند. با تكرار فرايند يادگيري، شبكه مقادير صحيح وزنها را شناسايي ميكند و خطا را كاهش ميدهد. براي مجموعه مشخصي از وروديها، خطا عبارت است از تفاضل بين مقدار واقعي و خروجي شبكه. در يادگيري، بدون سرپرست يا بدون معلم، براي هر الگوي ورودي موجود در مجموعه آموزشي، نيازي به پاسخ واقعي نيست. در اين يادگيري، شبكه ساختار اساسي دادهها و همبستگي بين الگوهاي موجود در دادهها را كشف و الگوها را در طبقاتي مناسب سازماندهي ميكند. بر حسب ساختار نيز شبكههاي عصبي مصنوعي به دو نوع شبكه پيشخور و شبكه بازگشتي تقسيمبندي ميشوند. شبكههاي پيشخور كه در آنها حلقه بازخور وجود ندارد و شبكههاي بازگشتي كه داراي حلقه بازخور بوده و نرونها در هر لايه اطلاعات را هم از لايههاي ماقبل و هم از لايه هاي بعدي ميگيرند.
فرایند حل خلاق مسئله
تصمیم گیری خلاق فرایندی شامل 8 مرحله می باشد،که هر مرحله روشهای خاص خود را می طلبد و برای به نتیجه رسیدن آن رعایت این توالی ضروری است . یکی از بهترین روشهای پرورش خلاقیت استفاده از تکنیکهایی است که استعداد خلاقیت را در یک شرایط معین ، افزایش میدهد . اینگونه تکنیکها را میتوان در تمامی مراحل فرایندCPS بکار بست .
مراحل فرایند تفکر خلاق:
1) تحلیل محیطی
2) تکنیکهای تشخیص حل مساله
3) تکنیکهای شناسایی مسائل
4) تکنیکهای فرضیه سازی
5) تکنیکهای ارائه راهکارهای مختلف
6) تکنیکهای خلاق برای مرحله ارزیابی و انتخاب
7) تکنیکهای خلاق برای مرحله اجرا
8) کنترل
روشهای خلاق زیر در مرحله تحلیل محیطی بکار می روند:
· مقایسه نسبت به دیگران
· بکارگیری پیش بینی کنندگان و مشاوران
· کنترل علائم ضعیف
· جست و جوی فرصت
· تکنیک تجزیه و تحلیل مورفولوژیک
تکنیکهای خلاق زیر برای تشخیص مسئله با تکنیکهای تحلیل محیط به هنگام جستجو برای یافتن فرصتها سروکار دارند:
· وضعیت آرمانی
· چک لیستها
· توفان فکری معکوس
· فکاهی و طنز
· گرد آوری و فهرست بندی شکایات
· پاسخ به ندای دیگران
· ایفای نقش
· برنامه پیشنهادها
· تمرین و دیگر رویکرد های گروهی
· تکنیک DOIT
· الگوبرداری از طبیعت
تکنیکهای زیر در مرحله شناسایی مسائل بکار میروند:
· در میان گذاشتن با دیگران
· اشتراک در رهبری
· کسب اتفاق نظر
· به تصویر کشیدن مسئله
· کوله بار تجربه
· نمودار استخوان ماهی
· سلطان کوهستان
· تعریف دوباره مسئله یا فرصت
· بازنویسی اهداف به روشهای متفاوت
· فشار و کشش
· شما چه می دانید؟ نقطه شروع پرداختن به مسئله
· چه الگوهایی وجود دارد؟ برای درک مسائل پیچیده تر
· نمودار چرا - چرا؟درک بهتر علل یک مسئله پیچیده
· 5W-1H : از این روش برای ایجادسؤالات بی شمار استفاده می شود
· مدل سطل زباله
· تفکر ارزشی
· تفکر سیستمی
تکنیکهای ارائه راه کارهای مختلف :
تکنیک های فردی :
· قیاسها و استعاره ها
· تحلیل راه حلهای گذشته
· تداعی
· زنجیره تداعی ویژگی ها
· بر شمردن صفات
· بازگشت به مشتری
· بازگشت به خورشید
· چرخه فرصت
· برنامه های کامپیوتری
· موعد مقرر
· قیاسهای مستقیم
· مشخص کردن منابع ایده
· تصمیم گیری با حواس 5 گانه
· شبکه شطرنجی FCB
· تکنیک متمرکز بر شی ء
· نگاه تازه
· خرده ایده ها و قفسه بندی ایده ها
· دفترچه یادداشت ایده
· نهاده – ستاده
· نقشه کشی ذهنی
· نام بردن کاربرد های احتمالی
· تکنیک ناپلئون
· جست و جوی تصادفی سازمان یافته
· قیاسهای شخصی
· تحریک تصویر
· چک لیست بهسازی محصول
· غلتیدن در علفزار ایده
· تکنیک 7×7
· تکنیک دو کلمه ای
· استفاده از کامپیوتر برای تحریک خلاقیت
· چک لیست کلامی برای خلاقیت
· تجسم
· توهم خلاق
· روش P.M.I
· تکنیک Scamper
· در هم شکستن مفروضات
· تکنیک خلاقیت و تفکر موازی
· روش TRIZ
تکنیکهای گروهی برای خلق راه کار:
· توفان فکری
· نگرش فکری
· سبد نگرش فکری
· نگرش فکری 6-3-5
· تجسم سازی خلاق
· جهش های خلاق
· دوایر خلاقیت
· روش تکه کاغذ کرافورد
· تکنیک دلفی
· تکنیک گشت و گذار
· روش گالری
· تکنیک گوردن/لیتل
· سیستم پشتیبانی تصمیم گروهی
· تابلوی ایده
· محرکهای ایده
· کمیته نوآوری
· گروههای نو آوری درون شرکتی
· لانه شیر
· تکنیک شکوفه نیلوفر آبی یا روش MY
· روش توفان فکری میتسوبیشی
· تحلیل ساخت شناسی واژگان
· روش NHK
· تکنیک گروه اسمی
· فیلیپس 66
· گشت و گذار توأم با عکس برداری
· تکنیک کارت سنجاقی
· سناریو نویسی
· روش SIL
· داستان نویسی بر روی تابلوی دیواری
· مطالعه فرایند های خلاق حل مسئله
· تیم های پنج نفره
· روش TKJ
· بکار گیری تخصص های مختلف
· 6 کلاه تفکر
· تکنیک سینیتکس
تکنیکهای خلاق برای مرحله ارزیابی و انتخاب:
· ماتریس بررسی ایده ها: انتخاب راه حل ها برای همه نوع مسائل
· رأی گیری نقطه ای: انتخاب راه حل ها برای همه نوع مسائل
تکنیک های خلاق برای مرحله اجرا:
· نمودار چگونه- چگونه: تعیین اقدامات ضروری برای اجرای موفقیت آمیز
· هنگام عرضه ایده خود جنگجو باشید: ایده های خود را به شرکت بقبولانید
· تحلیل میدان فشار: تجزیه و تحلیل موانع سر راه اجرا
توفان فكري:
توفان
فكري مؤثرترين و احتمالا متداولترين فرآيند گروهي است . به اين دليل نام آن
را يورش يا توفان فكري گذارده اند كه مغز و فكر شركت كنندگان (( توفاني ))
را در مسئله ايجاد مي كند .
هنگامي كه اعضاي گروه درباره مسئله فكر مي كنند راه حلهاي گوناگون به صورت خود به خود و بطور شفاهي مطرح ميشود
سرپرست
گروه هر انديشه و فكري را مي پذيرد و آن را براي مشاهده ديگران روي تابلو
مي نويسد . ايده هاي خام و نسنجيده مورد تشويق قرار مي گيرد . در ابتدا
كميت مطرح است ، نه كيفيت . در جلسه اوليه هيچگونه بحث يا انتقادي صورت نمي
گيرد . در نشستهاي بعدي همين گروه ، نظريه هاي مورد ارزيابي قرار ميگيرد.
فرآيند
توفان فكري با يك گروه 6 تا 12 نفره ، يك سرپرست يا هماهنگ كننده ، يك
منشي سرو كار دارد و همه آنها در خلق نامحدود ايده ها درباره موضوعي معين
دخيل هستند .
مراحل توفان فكري :
1) گروهي مركب از 6 تا 12 نفر ، يك رهبر و يك منشي ، انتخاب كنيد .
2) سرپرست يا رهبر مسئله را براي گروه ، ترجيحا قبل از تشكيل جلسه توفان فكري ، تعريف مي كند .
3) گروه بصورت تعاملي و با رعايت چهار قانون توفان فكري به شرح زير ، راه حلهاي خود را براي مسئله پيشنهاد ميكند:
الف : هيچ قضاوتي درباره هيچ پيشنهادي انجام نمي شود .
ب – كليه نظرات حتي نظرات پوچ و غير عملي ، مورد استقبال قرار مي گيرند
ج – كميت ايده ها هدف اصلي است زيرا به كيفيت مي انجامد .
د – ايده ها را مي توان تركيب ، اصلاح و انتخاب نمود .
4) بعد از 25 تا 35 دقيقه ، گروه استراحتي مي كند و سپس بر مي گردد و ايده ها را نقد مي كند .
تكنيك شكوفه نيلوفر آبي ، يا روش MY ( ماتسومورا يا سوا ) :يا
سوا ماتسومورا ، رئيس بخش تحقيقات مديريت Clover در چيباسيتي ژاپن ، اين
تكنيك را طراحي كرد . اين روش در فرهنگ ژاپني ها به ويژه هنگامي كه براي
خلق كاربردهاي جديد فنآوريها يا محصولات موجود به كار مي رود بسيار خوب
عمل مي كند .
مراحل پیادهسازی تكنيك شكوفه نيلوفرآبي:
1- يك ايده ، مسئله ، يا موضوع اصلي در مركز نمودار شكوفه نيلوفر آبي MY نوشته ميشود .
2-
شركت كنندگان درباره ايده ها ، موضوعات ، راه حلها ، كاربردها ، و … مربوط
از طريق توفان فكري عملي ميكنند . ايده هايشان در داخل هشت دايره اطراف ،
نوشته مي شود .
3- هر يك از اين هشت ايده ، مركز شكوفه نيلوفر آبي جديدي را تشكيل مي دهند .
4-
شركت كنندگان ايده ها ، موضوعات ، راه حلها ، كاربردها و … مرتبط با هر يك
از اين هشت نمودار را از طريق توفان فكري مورد رسيدگي قرار مي دهند .
5- تكرار بيشتر باعث تضمين بيشتر مي گردد .
6- ايده هاي به دست آمده مورد بحث وارزيابي قرار مي گيرند .
تا اینجا بطور اجمالی برخی از روشها و تکنیکهای تصمیمگیری را معرفی کردیم که بعضی از آنها بصورت انفرادی اتخاذ میشوند و بعضی از آنها بصورت گروهی گرفته میشد. همانطور که مسائل مختلف ریاضی از روشهای گوناگونی به جواب میرسد، در تصمیمگیری نیز نمیتوان ادعا کرد که یک روش خاص بهترین روش است و یا روشی را غیر قابل قبول تلقی کرد، بلکه با توجه به شرایط موجود یکی از روشهای فوق میتواند روش مناسبی برای حل مساله باشد.
با توجه به مطالب ارائه شده میتوان بطور کلی انواع تصمیم را به دو نوع برنامهریزی شده و برنامهریزی نشده تقسیمبندی کرد.
تصمیمات برنامهریزی شده بر حسب عادت، قانون یا رویه گرفته میشوند و براس مسائل ساده و پیچیده به کار میروند. اگر مساله تکرار شود و عوامل تشکیل دهنده آن را بتوان تحلیل، پیشبینی و تعریف کرد آنگاه چنین مسالهای را میتوان برنامهریزی کرد.
تصمیمات برنامهریزی نشده با مسائل غیر معمول و منحصر به فرد سرو کار دارند. اگر مسالهای به اندازه کافی تکرار نشود که بتوان برای آن خط مشیای تعیین کرد یا آنقدر مهم باشد که نیازمند به برخورد خاصی باشد، باید با تصمیم مقتضی و برنامهریزی نشدهای حل شود.
در شرایط دنیای امروز به قدری تحولات در عرصههای گوناگون سریع اتفاق میافتد که باید مسائل جدید را با پارامترهای مختص خود مورد ارزیابی قرار دهیم و تصمیمگیری هم تحت تاثیر هم فضا صورت میگیرد. در این جا به برخی از عوامل موثر در تصمیمگیری اشاره میکنیم.
اطلاعات، زمان، منابع موجود، انعطافپذیری، معیارها، همفکری، بررسی شکستها، حیطهبندی، تجربه، همسوسازی افراد، خلاقیت، محیط، محدودیتها، مدلسازی، شانس، احساسات، قدرت قضاوت، احتمالات، دانش فردی، کمی کردن و .....
با این توضیحات کاملا مشخص شد که تصمیمگیری امری پیچیده و حساس است و یک فرد هنگام تصمیمگیری با پارامترهای زیادی سروکار دارد و در واقع شناخت صحیح مساله و شرایط موجود امر بسیار مهم و کلیدی در تصمیمگیری میباشد.
روش پیشنهادی برای تصمیمگیری در شرایط متفاوت
1) دریافت و بررسی اطلاعات از محیط و پی بردن به وجود مساله ( شروع فرایند )
2) بررسی و شناخت کامل مساله
3) انتخاب نوع تصمیم (برنامهریزی شده یا برنامهریزی نشده)
4) بررسی روشها و تکنیکهای حل مساله متناسب با نوع تصمیم
5) بررسی پیامدهای ناشی از اجرای تصمیم
6) انتخاب روش و راهحل مناسب
7) شبیهسازی و یا اجرای آزمایشی تصمیم
8) بازخورد و بازنگری در تصمیم در صورت نیاز
ویزگی این روش انعطافپذیری آن است چرا که در این روش مدیر یا فرد تصمیمگیرنده از تکنیکهای مختلف تصمیمگیری فردی و گروهی با توجه به شرایط موجود و عواملی که در تصمیمگیری دخیل هستند، استفاده کند. این روش هیچ تکنیک و روش دیگری را ناکارآمد نمیداند بلکه در پی استفاده از روش مناسب در شرایط موجود برای رسیدن به شرایط مطلوب و انتخاب درست میباشد. چراکه ممکن است استفاده از روشی خاص در شرایطی بسیار مناسب باشد ولی همان روش در شرایط جدید مناسب نباشد. بدین معنی که در مرحله( 4 ) تیم یا فرد تصمیمگیرنده ممکن است از هر یک از روشهای شناخته شده استفاده کند.
نکته قابل توجه دیگر این است که در این روش مدیر سعی میکند قبل از آنکه مساله به یک بحران تبدیل شود اقدام به مسالهیابی و بررسی ابعاد گوناگون آن میکند. در واقع یک واحد پردازش اطلاعات و رصد محیط بیرونی و درونی سازمان وجود دارد که کار مسالهیابی قبل از بروز آن را انجام میدهد.
منابع و مواخذ
1) اصول مدیریت – دکتر علی رضائیان
2) برنامهریزی استراتژیک – دکتر محمدرضا حمیدیزاده
3) 101تكنيك حل خلاق مسئله
هنر خلاقيت در صنعت و فن - حسن نعمتي
4) تکنیک تصمیمگیری چند معیاره، تحلیل سلسله مراتبی AHP - موسسه تحقیق در عملیات بهین گستر گیتی
5) روشهای تصمیمگیری چند هدفی، شبیهسازی برای مقایسه روشهای انتخابی – علی رضایی، سید محمد اصغرزاده، محسن فتاحی اردکانی
Refrence:
Leadership Decision Making – Professor Hossein Arsham
Decision Making : a guide to the Complete Method of Creative Decision making
مجموعه کتاب مديريت سايت پارس مدير، منابع اصلي آزمون کارشناسي ارشد و دکتري مديريت را تشکيل ميدهند. اساتيد دانشگاهي نيز ميتوانند از خلاصه کتاب ارائه شده به عنوان جزوه تدريس استفاده کنند. تنها ۱۰ درصد کتابهاي زير رايگان نيست و بقيه رايگان هستند. در صورتيکه کتاب مناسبي را ميشناسيد که در ليست زير موجود نيست گزارش کنيد تا در سايت قرار گيرد.
شرح فعاليتهاي قابل انجام توسط واحد برنامه ريزي و كنترل پروژه كارگاه
1. مقدمه
برنامه ريزي قبل از اجرا و كنترل حين اجرا صورت مي گيرد شناسائي و تفكيك هزينه هاي پروژه و تهيه برنامه جريان مالي پروژه ( Cash Flow ) از جمله فعاليتهايي هستند كه در اين بخش انجام مي شوند . مباني اطلاعاتي حاصل از اين بخش نقش بسيار زيادي در طول زمان اجراي پروژه خواهند داشت و به مرور و با پيشرفت پروژه به صورت مستمر به هنگام سازي (Up To Date ) خواهند شد . اطلاعات مورد نياز جهت به هنگام سازي برنامه زمانبندي را مي توان با برگزاري جلسات هفتگي منظم در كارگاه بدست آورد .
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4
2. شرح فعاليتهاي قابل انجام
2.1. تهيه متره و برآورد احجام عمليات و مقادير پروژه مطابق نياز تيم برنامه ريزي به منظور استفاده در برنامه زمانبندي پروژه .
2.2. برآورد ريالي و مالي پروژه به تفكيك فعاليتهاي اجرائي مورد نياز تيم برنامه ريزي به منظور استفاده در برنامه زمانبندي پروژه .
2.3. تعيين راندمان ماشين آلات و اكيپهاي اجرائي مورد نياز پروژه براي هر فعاليت .
2.4. تخصيص منابع ( مصالح ، اكيپهاي اجرائي و ماشين آلات ) به فعاليتهاي اجرائي و تنظيم جدول مربوطه .
2.5. آيتم بندي فعاليتهاي اجرائي بر اساس فعاليتهاي اجرائي كارگاه .
2.6. تهيه برنامه زمانبندي سطح سه و چهار پروژه بر اساس آيتمهاي تهيه شده .
2.7. تعيين ساختار WBS برنامه زمانبندي و اصلاح روابط كاري بر اساس واقعيتهاي اجرائي و تهيه برنامه زمانبندي سطح پنج اجرائي كه ريز فعاليتهاي روزانه را شامل مي شود .
2.8. تخصيص منابع شامل مصالح مورد نياز هر آيتم ، اكيپهاي اجرائي و ماشين آلات .
2.9. تهيه برنامه زمانبندي ريالي مورد نياز منابع تخصيص يافته .
2.10. تهيه برنامه زمانبندي تداركات پروژه .
2.11. تهيه برنامه زمانبندي مالي پروژه (Cash Flow ) .
2.12. تهيه برنامه مسير بحراني پروژه و اعلام به كارگاه و مديريت ( CPM –Critical Path Method ).
2.13. تهيه درصدهاي وزني فيزيكي آيتمهاي اجرائي جهت انجام محاسبات پيشرفت كار .
2.14. تهيه درصدهاي وزني ريالي آيتمهاي اجرائي جهت برآورد پيشرفت ريالي .
2.15. تهيه منحني ها و نمودارهاي پيشرفت فيزيكي ماهيانه و تجمعي برنامه اي و واقعي پروژه .
2.16. تهيه منحني ها و نمودارهاي پيشرفت ريالي ماهيانه و تجمعي برنامه اي و واقعي پروژه .
2.17. تهيه فرمهاي مخصوص جمع آوري اطلاعات كارگاهي مطابق با برنامه زمانبندي .
2.18. تهيه گزارشات روزانه و هفتگي از واحدهاي مختلف كارگاه .
2.19. مستند سازي عمليات اجرائي كارگاه .
2.20. استفاده از فنون آماري و تحليل عملكرد واحدهاي مختلف .
2.21. محاسبه شاخصهاي بهره وري .
2.22. ارتباط وهمكاري مناسب با امور برنامه ريزي و كنترل پروژه دفتر مركزي .
3. خدمات مستمر در طول پروژه
در اين مرحله بر اساس نتايج حاصل از بخش فوق ، برنامه تهيه شده به اجرا درخواهد آمد . عمده وظيفه تيم كنترل پروژه در اين مرحله جمع آوري اطلاعات از نحوه اجراي برنامه ، ميزان دسترسي به اهداف اوليه پروژه ، حجم كار انجام شده نسبت به برنامه ، انعكاس مشكلات اجرائي عمده در سايت و نهايتاً انجام تجزيه و تحليل بر روي اطلاعات حاصله و ارائه گزارشهاي مورد نياز كارفرما جهت انعكاس وضعيت موجود مي باشد . طي اين مرحله و بر اساس فرمهاي اطلاعاتي تهيه شده اطلاعات مربوط به ميزان پيشرفت در سايت و همچنين مشكلات اجرائي توسط تيم كنترل پروژه جمع آوري شده و براي تهيه گزارشات و پردازش نهائي از آنان استفاده خواهد شد .
4. - خدمات و اقدامات مبنائي
4.1. تهيه ، تدوين و تصويب ساختار تقسيم فعاليتهاي پروژه ( WBS )
( Work Breakdown Structure )
در اين مرحله مولفه هاي كاري پروژه تهيه و براساس نوع نيازهاي شركت تقسيم بندي خواهد شد . به اين منظور لازم است تا تيم پروژه از احجام و مقادير فعاليتهاي اجرائي اطلاع دقيق داشته باشد لذا لازم است متره دقيق از احجام عمليات پروژه مطابق نياز تيم برنامه ريزي به منظور استفاده در برنامه زمانبندي تهيه شود . از آنجا كه اين ساختار وزن و اهميت مؤلفه ها و همچنين ارتباط كاري ميان فعاليتها ( حتي به تفكيك پيمانكاران جزء ) و نواحي و نظام كاري پروژه را پديد مي آورد بسيار مورد اهميت مي باشد . در واقع زمينه لازم براي تهيه گزارشات اجرائي مورد نياز در خصوص پيشرفت پروژه و همچنين روابط نظام هاي كاري مختلف پروژه با يكديگر در اين مرحله مشخص مي شود .تهيه برنامه مسير بحراني پروژه ( CPM –Critical Path Method ) ، تهيه درصدهاي وزني فيزيكي و ريالي و منحني و نمودارهاي پيشرفت نيز بر اساس اطلاعات و برنامه تهيه شده در اين بخش از كار تهيه مي شوند .پس از تصويب ساختار و در حين اجراي پروژه ، اين تقسيم بندي به طور مستمر بهبود يافته و با گذشت زمان به واقعيت موجود نزديكتر خواهد شد .
4.2. تهيه ، تدوين و تصويب ساختار زمانبندي كلي پروژه ( شبكه زمانبندي)
( Network Diagram )
با مشخص شدن فعاليتها و نوع ارتباط با يكديگر بر اساس ساختار WBS و همچنين برآوردهاي زماني هر فعاليت ، شبكه زمانبندي پروژه از سطوح زيرين تا اصلي ترين سطح تهيه خواهد شد.
اين ساختار امكان برنامه ريزي و كنترل زماني هر يك از بسته هاي كاري و همچنين زير پروژه ها را فراهم آورده و نهايتاً با گذشت زمان و به طور مستمر به هنگام خواهد شد .
4.3. تهيه ، تدوين و تصويب ساختار تقسيم هزينه هاي پروژه ( CBS )
( Cost Breakdown Structure )
در اين مرحله نيز لازم است تا برآورد ريالي دقيق و به تفكيك فعاليتهاي اجرائي به منظور استفاده در برنامه زمانبندي توسط تيم كنترل پروژه انجام شود . كليه هزينه هاي برآورد شده متناسب با نيازهاي اطلاعاتي آن شركت در برنامه زمانبندي گنجانيده شده و بر اساس آن گزارشات مورد نياز چون جريان مالي پروژه (Cash Flow ) ، استخراج مي گردد . بر اين اساس امكان ارائه سر فصلهاي هزينه اي پروژه و نهايتاً هزينه واقعي صرف شده وجود خواهد داشت .در اين مورد نيز ساختار هزينه اي پروژه در طول زمان بهينه و كامل خواهد شد
4.4. تخصيص منابع و تهيه برنامه زمانبندي و ماشين آلات اجرائي
در اين مرحله با استفاده از تجارب مهندسين كارگاه و استانداردهاي موجود راندمان ماشين آلات و اكيپهاي اجرائي مورد نياز براي هر فعاليت تعيين و جدولي جهت تخصيص منابع بر اساس آيتم هاي اجرائي تنظيم مي گردد . بر اساس اين جدول منابع شامل مصالح ، ماشين آلات و اكيپهاي اجرائي به فعاليتهاي مربوط تخصيص داده مي شوند . بر مبناي اين بخش از كار و گزارشات دوره اي تصميم گيري صحيح توسط مديريت كارگاه براي به كارگيري منابع موجود اتخاذ مي شود .
4.5. تهيه و تدوين برنامه تداركاتي
در اين مرحله با استناد به برنامه زمانبندي و همچنين مشاوره با افراد ذيصلاح و بر اساس برآوردهاي انجام شده و مصالح مورد نياز هر بخش و همچنين زمان سفارش كالا ، تاريخ تهيه اقلام تداركاتي ، برنامه زمانبندي و اولويت هائي كه در كل پروژه تنظيم گرديده است ، برنامه زمانبندي تداركات تهيه مي گردد . اطلاعات اين بخش نيز بدليل استمرار در طول پروژه به طور مرتب بهينه و بهنگام مي گردد .
5. فعاليتهاي مستمر و دوره اي
با انجام فعاليتهاي بخش قبل ساختار و مباني اطلاعاتي لازم براي ارائه خدمات مستمر از وضعيت اجرائي پروژه فراهم مي آيد . طي اين مرحله در هر دوره اطلاعات تعيين شده از سوي واحد برنامه ريزي و كنترل پروژه مشتمل بر كليات پيشرفت فعاليتهاي اجرائي ، وقايع كليدي و مشكلات اجرائي سايت جمع آوري و مبناي گزارشات قرار مي گيرد .گزارشات پس از پردازش اطلاعات جمع آوري شده در محورهاي زير قابل ارائه خواهند بود .
5.1. وضعيت پيشرفت پروژه
وضعيت برنامه زمانبندي و انحراف از برنامه .
تاخيرهاي ايجاد شده و تاثير آن بر برنامه زمانبندي و اهداف پروژه .
ميزان پيشرفت يكايك فعاليتها بر اساس ساختار و نظام هاي كاري
تجزيه و تحليل تاخيرات و پيش افتادگي ها .
محاسبات مربوط به پيشرفت و منحني و نمودار پيشرفت پروژه .
وضعيت پرداختهاي پروژه و مقايسه با برنامه زمانبندي مالي
اطلاعات مربوط به فعاليتهاي تكميل شده .
اطلاعات مربوط به فعاليتهاي متوقف شده با ذكر دلايل آن .
اطلاعات مربوط به وضعيت تداركات پروژه .
اطلاعات مربوط به وضعيت اكيپهاي اجرائي شامل كميت و كيفيت كار آنها .
اطلاعات مربوط به وضعيت ماشين آلات پروژه ( راندمان ماشين آلات ، آماده به كار ، متوقف ، در حال كار و … ) .
مقايسه وضعيت پيشرفت پروژه با برنامه مبنا .
وضعيت پيشرفت مالي پروژه .
سهم هزينه اي و فيزيكي هر يك از اقدامات اساسي پروژه .
مسائل و مشكلات پروژه .
راهكارهاي جبران تاخيرات .
مقايسه درآمد و هزينه پروژه .
كمبود ماشين آلات .
علل عمدة خرابي ماشين آلات .
لوازم يدكي و مصرفي ماشين آلات .
مصالح وارده به كارگاه .
تركيب نيروي انساني كارگاه .
5.2. وضعيت آتي پروژه
اطلاعات فعاليتهاي كليدي و بحراني پروژه .
زمانبندي فعاليتهاي دوره بعدي و آتي پروژه .
اطلاعات فعاليتهايي كه بايد در دوره بعدي آغاز گردند يا پايان يابند ..
اطلاعات اكيپهاي اجرائي مورد نياز در دوره كاري بعدي .
اطلاعات ماشين آلات مورد نياز در دوره كاري بعدي .
اطلاعات مربوط به فعاليتهاي تداركاتي كه در دوره بعد بايد انجام رسند .
وضعيت پروژه در صورت تداوم وضعيت موجود .
ميزان تاخيراتي كه در آينده در بسته هاي كاري ايجاد مي گردد .
محاسبات مربوط به تاريخ اتمام پروژه .
اطلاعات مربوط به وضعيت مالي در دوره بعدي .
اين گزارشات با استفاده از نمودارها و جداول به همراه اطلاعات لازم و آناليز و تجزيه و تحليلهاي مفيد به دو صورت گزارشات اجرائي و
گزارشات كليدي مديريت ( به شرح زير ) قابل ارائه خواهند بود .
همچنين در صورت نياز كارفرما و يا مديريت شركت امكان تهيه گزارشات تصويري ( عكس و ويديوئي ) نيز وجود خواهد داشت
شرح فعاليتهاي اين بخش به شرح زير است
1. تهيه گزارشات اجرائي شامل موارد زير :
1.1. ميزان پيشرفت فيزيكي آيتمها .
1.2. ميزان پيشرفت ريالي آيتمهاي اجرائي .
1.3. ميزان تاخير هر فعاليت نسبت به برنامه مبنا .
1.4. بررسي تاثير تاخيرات و نتايج آن در ساير آيتمهاي اجرائي .
1.5. ارائه برنامه زمانبندي اصلاح شده به كارگاه بر اساس اكيپهاي اجرائي به صورت جدول اختصاصي هر گروه با ميزان پيشرفت مورد انتظار در دوره اجرائي بعدي .
1.6. ارائه وضعيت پيشرفت كلي پروژه و پيش بيني آينده پروژه در دو وضعيت فيزيكي و ريالي .
1.7. گزارش وضعيت تداركات كالا و مصالح مورد نياز در دوره قبلي و ارائه برنامه تفكيكي دوره اجرائي آينده پروژه .
1.8. گزارش وضعيت اكيپهاي اجرائي موجود در دوره قبلي و ميزان مورد نياز به تفكيك فعاليتهاي اجرائي دوره آينده پروژه .
1.9. گزارش وضعيت ماشين آلات موجود در دوره قبلي و ميزان مورد نياز به تفكيك فعاليتهاي اجرائي دوره آينده پروژه
2. تهيه گزارشات كليدي مديريت شامل موارد زير
2.1. ميزان پيشرفت فيزيكي سرتيترهاي مهم اجرائي و كلي پروژه .
2.2. ميزان پيشرفت ريالي سرتيترهاي مهم اجرائي و كلي پروژه .
2.3. پيش بيني وضعيت پيشرفت فيزيكي و ريالي پروژه بر اساس روند فعلي .
2.4. ارائه برنامه زمانبندي و سرتيترهاي مهم اجرائي دوره بعدي .
2.5. ارائه سرتيترهاي مهم مصالح ، اكيپهاي اجرائي و ماشين آلات مورد نياز در دوره اجرائي آينده .
2.6. مشكلات عمده كارگاه .
2.7. مقايسه درآمد و هزينه كارگاه .
2.8. پيشنهادهائي جهت بهبود كار و جبران عقب ماندگي
درباره كتاب: این کتاب ۱۱ فصل از کتاب اصول بازاریابی کاتلر، ویراست ۱۲ است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شده است. در ترجمه جدید متن به طور کامل ترجمه شده است.
لینک دانلود: اصول بازاریابی کاتلر
منبع: مدير فردا